سفارش تبلیغ
صبا ویژن
   RSS  |   خانه |   شناسنامه |   پست الکترونیک |  پارسی بلاگ | یــــاهـو
اوقات شرعی

این همه مظلومی - شهیدستان

این همه مظلومی (پنج شنبه 85/3/4 ساعت 9:0 صبح)

 

این همه مظلومیت

آمدم لب ساحل. بچه ها هنوز توی آب بودند.
_ معبر بازه. بیاین.
جنازه غواص ها افتاده بود روی سیم خاردار.


***

حسن، فرمانده دسته مان، فریاد می زد بیاین رد شین. نترسید، اینا عراقی اند.
بچه های دسته از رویشان رد می شدند، می دویدند توی خط.


***
حسن نشسته بود بالای سر غواص ها؛ گریه می کرد.
می گفت اینا بچه های خودمونن.
هوا روشن شده بود.


  • نویسنده: مطهر

  • نظرات دیگران ( )


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    محمد علی شاهمرادی می نویسد: هدف ... هرگز حاکمیت فرد یا گروه خاصی
    یک پروه
    ویزا گرفت رفت اونطرف!
    [عناوین آرشیوشده]
  •   بازدیدهای این وبلاگ
  • امروز: 14 بازدید
    بازدید دیروز: 2
    کل بازدیدها: 118148 بازدید
  •   درباره من
  • این همه مظلومی - شهیدستان
    مدیر وبلاگ : مطهر[40]
    نویسندگان وبلاگ :
    مطهره
    مطهره (@)[0]


  •   لوگوی وبلاگ من
  • این همه مظلومی - شهیدستان
  •  فهرست موضوعی یادداشت ها
  • غواص ها[23] . عمومی[8] . خرمشهر[3] . عطش[3] . حکایت شهدا[2] . سرداران شهید[2] .
  •   مطالب بایگانی شده
  • اردیبهشت 1385
    خرداد 1385
    تیر 1385
    شهریور 1385
    مهر 1385
    آبان 1385
    فروردین 1386
    اردیبهشت 1386
    خرداد 1386
    تیر 1386
    مرداد 1386
    مهر 1386
    آذر 1386
  •   اشتراک در خبرنامه
  •  

  •  لینک دوستان من

  • چفیه
    خلوت تنهایی
    مائدة من السماء
    شهید فراموش شده
    مرصاد