سفارش تبلیغ
صبا ویژن
   RSS  |   خانه |   شناسنامه |   پست الکترونیک |  پارسی بلاگ | یــــاهـو
اوقات شرعی

مطهر - شهیدستان

مال حرام (یکشنبه 86/1/19 ساعت 11:0 عصر)

عراق شبه جزیره ی فاو را پس گرفته بود. در جریان این نبرد یکی از دوستان مجروحشده بود و بچه ها فرصت را مغتنم شمرده بودند و ضمن عیادت و دلجویی سربه سرش میگذاشتند.

_ نگفتیم جلو نرو, رفتی فاو را دو دستی تقدیم دشمن کنی؟ حالا خیالت راحت شد؟

_ مال حرام از گلوی ما پایین نمی رود. مال بد بیخ ریش صاحبش.!



  • نویسنده: مطهر

  • نظرات دیگران ( )

  • خورشید در جبهه (شنبه 85/8/6 ساعت 9:0 صبح)

    شب تاسوعا همه آمده بودند حسینیه.

    آهنگران هم آمده بود. داشتیم سینه می زدیم که یک طرف حسینیه شلوغ شد.

    آقای خامنه ای بود! با لباس سپاه.

    همین که دید مراسم داره به هم می ریزه، آمد بالا. ایستاد کنار تریبون و سینه زد.


  • نویسنده: مطهر

  • نظرات دیگران ( )

  • مونس تنهایی ها (چهارشنبه 85/8/3 ساعت 10:0 صبح)

    به نظر می آمد دارد با کسی حرف می زند.

    هرچه نگاه کردم دور و برش کسی نبود.

    نزدیک تر که رفتم دیدم قرآن می خواند.

    چند روزی بیشتر تا عملیات نمانده بود.


  • نویسنده: مطهر

  • نظرات دیگران ( )

  • جلسه قرآن (چهارشنبه 85/8/3 ساعت 9:0 صبح)

    می تونم بگم هیچ لحظه ای را به بیهودگی نمی گذروندیم.

    اگر هم می خواستیم، مگه می گذاشتند؟! چند تا بچه مثبت بودند که حسابی هم نور بالا میزدند.

    تا می دیدند ما شیطونا داریم بحث را به چرت و پرت و ... می کشونیم، وارد عمل می شدن.

    سلاحشون هم قرآن بود. جلسه قرائت قرآن یا تفسیر قرآن یا ترجمه یا سوالات قرآنی یا داستان های قرآن  یا...!

    QORAN


  • نویسنده: مطهر

  • نظرات دیگران ( )

  • و جعلنا ... (شنبه 85/7/29 ساعت 9:0 صبح)

    ایستاده بود آن بالا و خیره خیره توی آب را نگاه می کرد. تکان نخوردم. اگر حرکت می کردم، دور و برم مثل روز روشن می شد.

    توی دلم گفتم: «خدایا خودت رحم کن. یه وقت اینا منو نبینن.» مثل ماهی قزل آلای مرده خودم را روی آب ول کرده بودم. «وجعلنا» می خواندم.

    برگشت رفت. لابد چیزی ندیده بود. سریع خودم را رساندم به پایه ی اسکله و مخفی شدم.

    عراقیه با یکی دیگه از روی نردبان آمدند پایین. چراغ قوه انداختند و خوب دور و بر را پاییدند. حالا جای نردبان اسکله هم پیدا شده بود.

    ***

    «و جعلنا من بین ‌‌ایدیهم سدا و من خلفهم سدا فاغشیناهم فهم لایبصرون» آیه ? سوره مبارکه یاسین که برای کور کردن دید دشمن در مواقع حساس بسیار مجرب و امتحان پس داده است و از امدادهای غیبی الهی در دفاع مقدس بوده است.


  • نویسنده: مطهر

  • نظرات دیگران ( )

  • ابتکار ایکنا (جمعه 85/7/7 ساعت 9:0 صبح)

    خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا) به مناسبت هفته دفاع مقدس اقدام به معرفی برخی سایت ها و وبلاگ های مرتبط با فرهنگ ایثار و شهادت کرده است.

    امروز به طور اتفاقی متوجه شدم وبلاگ این حقیر هم مورد لطف و عنایت این دوستان قرار گرفته است!

    اگرچه هیچ وقت خود را سزاوار توصیفات دوستان نمی دانم ولی به جهت اصل این اقدام ارزشی دوستان عزبز از ایشان متشکرم.

    ان شاءالله قصد دارم چند پست آینده را به نقش پر اهمیت قرآن کریم در جبهه ها و تاثیر عمیق فرهنگ قرآنی بر رزمندگان اختصاص دهم.

    برای دیدن خبر ایکنا، اینجا کلیک کنید.


  • نویسنده: مطهر

  • نظرات دیگران ( )

  • شبیه شهدا (دوشنبه 85/7/3 ساعت 9:0 صبح)

    تقارن زیبای هفته دفاع مقدس با ماه مبارک رمضان آدم را به یاد خیلی از زیبایی های جنگ می اندازه...

    کاش در این ماه رمضان یه کم خودمونو شبیه شهدا بکنیم.

    من تشبه بقوم فهو منهم.

    هر کس خودش را به گروهی شبیه کند پس او از همان گروه است.

    این هم یه مژده به همه اونایی که شهدا را دوست دارند و دلشون میخواد خودشونو به اونا شبیه کنند.

    البته هم ظاهر و هم باطن.


  • نویسنده: مطهر

  • نظرات دیگران ( )

  • دوباره سلام (شنبه 85/6/18 ساعت 9:0 صبح)

    اولا سلام!

    ثانیا از همه دوستانی که در مدت نبودنم ابراز لطف کردند صمیمانه متشکرم!

    ثالثا این دو بیت زیبا را که چند وقت است منو به خودش مشغول کرده فعلا داشته باشید تا بعد!

    (در نماز شبتان شهدا را زیاد یاد کنید؛ از آنها کمک بخواهید و ...)

    SHAHID

     آن فرو ریخته گل های پریشان در باد

    که از می جام شهادت همه مدهوشان اند

    نامشان زمزمه نیمه شب مستان باد

    تا نگویند که از یاد فراموشان اند


  • نویسنده: مطهر

  • نظرات دیگران ( )

  • دل به هر پاک دلی بستم ، رفت... (سه شنبه 85/4/6 ساعت 9:0 صبح)

    به هرکس دل می بستی، عملیات بعدی می دیدی نیست.

    سیصد نفرمان شده بود صد نفر

    ***

    دوستانم همه از دستم رفت

    دل به هر پاکدلی بستم رفت

    حال تنها و غریبم، چه کنم؟

    معصیت داده فریبم، چه کنم؟...


  • نویسنده: مطهر

  • نظرات دیگران ( )

  • چمران (سه شنبه 85/3/30 ساعت 9:0 صبح)

    هر کاری کردم نتوانستم امروز از چمران ننویسم. اما وقتی خواستم بنویسم احساس کردم آنقدر روحش بزرگ و با عظمت است که من نخواهم توانست از او بگویم. برای همین دست به دامان مقتدایش حضرت روح الله شدم؛ هم او که چمران ساز بود و هست.

    پیام امام خمینی به مناسبت شهادت دکتر مصطفی چمران

    بسْمِ ‏الله الرََّّحْمنِ الرََّّحیمِ

    انالله وانّاالیه راجعون

     

    شهادت انسان‏ساز سردار پرافتخار اسلام، و مجاهد بیدار و متعهد راه تعالی و پیوستن به «ملاء اعلی»، دکتر مصطفی چمران را به پیشگاه ولی‏عصر ارواحنا فداه تسلیت و تبریک عرض می‏کنم. تسلیت از آنرو، که ملت شهیدپرور ما سربازی را از دست داد، که در جبهه‏های نبرد با باطل، چه در لبنان و چه در ایران، حماسه می‏آفرید و سرلوحه مرام او اسلام عزیز و پبروزی حق بر باطل بود. او جنگجویی پرهیزگار و معلمی متعهد بود، که کشور اسلامی ما به او و امثال او احتیاج مبرم داشت و تبریک از آنرو که اسلام بزرگ چنین فرزندانی تقدیم ملت‏ها و توده ‏های مستضعف می‏کند و سردارانی همچون او در دامن تربیت خود پرورش می‏دهد. مگر چنین نیست که زندگی عقیده و جهاد در راه آن است؟

    چمران عزیز با عقیده پاک خالص غیروابسته به دستجات و گروه‏های سیاسی، و عقیده به هدف بزرگ الهی، جهاد را در راه آن از آغاز زندگی شروع و به آن ختم کرد. او در حیات، با نور معرفت و پیوستگی به خدا قدم نهاد و در راه آن به جهاد برخاست و جان خود را نثار کرد. او با سرافرازی زیست، و با سرافرازی شهید شد و به حق رسید.

    هنر آن است که بی‏هیاهوهای سیاسی، و «خودنمایی»های شیطانی، برای خدا به جهاد برخیزد و خود را فدای هدف کند نه هوی، و این هنر مردان خداست. او در پیشگاه خدای بزرگ با آبرو رفت. روانش شاد و یادش بخیر.

    و اما ما می‏توانیم چنین هنری داشته باشیم، با خداست که دستمان را بگیرد و از ظلمات جهالت و نفسانیت برهاند.

    من این ضایعه را به ملت شریف ایران و لبنان، بلکه به ملت‏های مسلمان و قوای مسلح و رزمندگان در راه حق، و به خاندان و برادر محترم این مجاهد عزیز، تسلیت عرض می‏کنم. و از خداوند تعالی رحمت برای او، و صبر و اجر برای بازماندگان محترمش خواهانم.                         

                                                                                   اول تیرماه شصت

    روح ‏الله ‏الموسوی‏ الخمینی


  • نویسنده: مطهر

  • نظرات دیگران ( )

  • <      1   2   3   4   5      >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    محمد علی شاهمرادی می نویسد: هدف ... هرگز حاکمیت فرد یا گروه خاصی
    یک پروه
    ویزا گرفت رفت اونطرف!
    [عناوین آرشیوشده]
  •   بازدیدهای این وبلاگ
  • امروز: 11 بازدید
    بازدید دیروز: 54
    کل بازدیدها: 119733 بازدید
  •   درباره من
  • مطهر - شهیدستان
    مدیر وبلاگ : مطهر[40]
    نویسندگان وبلاگ :
    مطهره
    مطهره (@)[0]


  •   لوگوی وبلاگ من
  • مطهر - شهیدستان
  •  فهرست موضوعی یادداشت ها
  • غواص ها[23] . عمومی[8] . خرمشهر[3] . عطش[3] . حکایت شهدا[2] . سرداران شهید[2] .
  •   مطالب بایگانی شده
  • اردیبهشت 1385
    خرداد 1385
    تیر 1385
    شهریور 1385
    مهر 1385
    آبان 1385
    فروردین 1386
    اردیبهشت 1386
    خرداد 1386
    تیر 1386
    مرداد 1386
    مهر 1386
    آذر 1386
  •   اشتراک در خبرنامه
  •  

  •  لینک دوستان من

  • چفیه
    خلوت تنهایی
    مائدة من السماء
    شهید فراموش شده
    مرصاد